با تأييدات خداوند متعال و با استعانت از حضرت وليعصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) جلسه دفاعیه سرکار خانم لیلا فاضلی با موضوع "بررسي سه رويكرد در باب رابطه فقه و اخلاق؛ رويكرد امام محمد غزالي و فيض كاشاني (ره) و امام خميني (ره)" مورخ 1404/06/31 ساعت 08:00 در مرکز آموزشهای غیرحضوری به صورت ويدئو كنفرانس با حضور و مشارکت فعال همه اعضای هیأت محترم داوران برگزار گردید.
چکیده:
فقه و اخلاق به همراه اعتقادات موضوع بخش اعظم آموزههای دین اسلام را تشکیل میدهد. رابطه فقه و اخلاق از موضوعات پربحث در میان اندیشمندان دنیای اسلام بوده است که از زوایای مختلفی قابل بررسی است. با توجه به اینکه بر شخص مسلمان فرض است که نسبت به اجرای هم احکام فقهی و هم اصول اخلاقی اهتمام داشته باشد، بررسی چگونگی تعامل آن دو از موضوعات تعیینکننده در جهت تربیت انسان و جامعه تراز دین اسلام و تمدنسازی اسلامی است. بر این اساس، پژوهش حاضر رویکرد سه متفکر جهان اسلام، ابوحامد محمد غزالی و ملا محسن فیض کاشانی (ره) و امام خمینی (ره) را در این خصوص برمیرسد. ابوحامد غزالی با اینکه فقه را اشرف علوم میداند ولی آن را علمی دنیوی و ظاهری، و اخلاق را دانشی اخروی و باطنی محسوب میکند و به اولویت اخلاق (مغز و باطن) بر فقه (پوسته و ظاهر) حکم میدهد. فیض کاشانی در مقابل معتقد است تنها راه وصول به اخلاق، پایبندی به احکام فقهی است، و در نتیجه فقه را - كه مظهر تعیّد انسان است- بر اخلاق مقدم میداند. امام خمینی (ره) با تاکید بر محوریت و اهمیت توحید و نیت در آموختن و آموزش علوم، در عین مستقل دانستن فقه و اخلاق از یکدیگر، آنها را مکمل و همگام هم در پرورش و تقویت ملکه تقوا در سطح فردی و اجتماعی برمیشمارند. با مطالعه دیدگاههای این صاحبنظران میتوان گفت که فقه و اخلاق با هدف نهایی مشترکی که دارند و آن حرکت دادن انسان و جامعه در مسیر کمال است - هر دو ضروریاند؛ همچنان که پوسته بدون مغز بیفایده و بدون کاربرد است، مغز هم بدون پوسته به فعلیت و مرحله «شدن» نمیرسد و عملا محقق نمیشود. به عبارت دیگر، فقه و اخلاق به یکدیگر نیازمندند، فقه بدون اخلاق به غایت و هدف مورد نظر شارع نمیانجامد، و اخلاق بدون فقه به مرحله فعلیت و تحقق نمیرسد. همچنین، پیوند، همسویی و وحدت فقه و اخلاق در تربیت دینی و حفظ و پویایی نظام ارزشهای اسلامی تعیینکننده است.
کلیدواژه: فقه، اخلاق، غزالی، فیض کاشانی، امام خمینی(ره).
