با تأييدات خداوند متعال و با استعانت از حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف جلسه دفاعیه سرکار خانم مينا نصيري ارباطي با موضوع "تحليل روايات زن ستيزنما بر اساس آيات" در روز چهارشنبه مورخ 1402/09/08 ساعت 14:15 در مرکز آموزش های غیر حضوری به صورت ويدئو كنفرانس با حضور و مشارکت فعال همه اعضای هیأت محترم داوران برگزار گردید
چکیده:
می گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و برای او حقوقی که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است. اگر اسلام زن را انسان تمام عیار میدانست روایاتی بر علیه زن و به نفع مرد بیان نمیداشت و در ذیل آن، تعدد زوجات را تجویز نمیکرد، حق طلاق را به مرد نمیداد، شهادت دو زن را با یک مرد برابر نمیکرد ریاست خانواده را به شوهر نمیداد. ارث زن را مساوی با نصف ارث مرد نمیکرد برای زن قیمت بـه نام مهر قائل نمیشد به زن استقلال اقتصادی و اجتماعی میداد و او را جیره خوار و واجب النفقة مرد قرار نمیداد و ... اینها میرساند که اسلام نسبت به زن نظریات تحقیر آمیزی داشته است و او را وسیله و مقدمه برای مرد میدانسته است و اصل مساوات رعایت نشده.
اما در خصوص وجود بعضی روایات، کوتاه باید گفت: یا مفاد آن روایات هماهنگ نیست و یا اکثر روایات از جهت سند ضعیف و غیر قابل اعتماد هستند و یا لسان بعضی روایات به گونه ای است که ابا و امتناع از تخصیص و تقیید دارند. آیا میتوان روایات را مختص به زنان یا مردان دانست؟!
از این رو، با توجه به معیار و ملاکی که پیغمبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) برای تشخیص صحت معرفی نمودند که آن عبارت است از «روایات ما را به قرآن عرضه کنید، درصورتیکه مخالف آن باشد، از آن دوری گزینید»، پس به جرأت میتوان گفت اعتباری به برخی روایات که با آیات قرآن در تعارض است، نیست از آن گذشته با نقد محتوایی، نقد مضمونی، جمع عرفی، مرجحات و ... در صورت عدم پذیرش جمع و ترجیح، با تساقط ثابت میشود که بعضی روایات یا ضعیف السند و یا روایات مرسله هستند و یا صدقشان در شرایط خاص و مقید بوده که شرایط خاص خویش را دارد از آن گذشته دستهای دیگر از احادیث وجود دارند که معارض با این روایات بوده و روایات را به خاطر عدم تطابق و ناسازگاری از اعتبار ساقط میکنند که در مباحث پیش رو به بعضی گزارههای قرآنی و حدیثی در این مورد اشاره میشود.
اما تفاوت مسئولیت ها و تکالیف و حقوق، از نظر اسلام، در یکسان نبودن تکالیف و مسئولیتها و نقشهای آنها است. با آنکه زن و مرد از نظر انسانی دارای اصل و ریشه واحد بوده: «اوست که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از آن پدید آورد.» ، «آفرید شما را از نفس واحد؛ سپس جفت وی را از آن پدید آورد» ؛ اما همین مسئولیتهای متفاوت، براساس اصل عدالت، باعث تفاوت در حقوق میشود، تفاوتهای بیولوژیک و زیست شناسی میان بدن زن و مرد نیز این تفاوت های حقوقی و تکیلفی (نه انسانی) را تأیید میکند اما لازم به ذکر است، ملاک برتری، تقوا است.
افزون بر آفرینش کریمانه زن و مرد اسلام جایگاه اجتماعی زن را ارتقا داده برای آنان منزلت ویژهای قائل شده. است در جامعهای که زنان را فرودست میشمرد و در سلطه مردان قرار میداد سورهای از قرآن کریم به نام زنان (نساء) نامگذاری شده است. رسول مهربان اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم) فرموده است: «تنها فرومایگاناند که زنان را کوچک میشمارند» و ایشان در این دنیا از میان همه زیباییها محبت خانمها را انتخاب کردهاند. در اسلام از زن در نقشهای دختر، همسر و مادر حمایت شده است و در ادبیات دینی به نوعی جانبداری از زن و لزوم تكريم او قابل استنباط میباشد
بنابراین، علاوه بر جایگاه اجتماعی، در هر بخشی و بعدی از ابعاد برای سیر به مدارج کمالی و معرفتی زن و مرد تفاوتی نیست، کرامت در فرهنگ قرآن امری ارزشی و در مدار تقواست «براى مردان از آنچه به اختيار كسب كرده اند بهره اى است و براى زنان نيز از آنچه به اختيار كسب كرده اند بهره اى است.»
در بحث قیمومیت مردان باید گفت: دستورات، از نوع دستورات ارشادی است نه مولوی و
تعبّدی، یعنی آیه مبارکه و روایات درصدد این نمیباشند که یک راهکار تعبدی و الزامی ارائه دهند بلکه به دنبال ارائه یک راهکار عقلایی و منطقی هستند؛ قوام بودن مربوط به مدیریت اجرایی است؛ این قوام بودن نیز نشانه کمال و تقرب به خدا نیست؛ این قیمومیت، معیار فضیلت نیست؛ بلکه وظیفه است. دین اسلام در روابط زن و شوهر عدالت را رعایت کرده است نه تساوی؛ زیرا تساوی در بعضی موارد ستم و اجحاف است.
واژگان کلیدی: روایات، آیات، زن، ستیز، ستیز نما