چکیده:
یکی از اصول و قواعدی که در ابواب مختلف فقه مورد استناد فقهای امامیه قرار گرفته و بر اساس آن به استنباط احکام شرعی پرداخته اند، اصل عدم ولاية أحد علی أحد است. مفاد این اصل بیانگر آنست که هیچ فردی حق تصرف در امور و شئون فردی و اجتماعی دیگران را ندارد مگر اینکه از طرف خداوند و شارع مقدس دارای اذن باشد.با توجه به کاربرد این اصل در ابواب مختلف فقهی به ویژه در موضوع حکومت اسلامی و تاثیر آن در نتایج و داده های فقهی بحث از آن و شناخت مصادیق آن ضرورت دارد. در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بیان این اصل و مصادیق و استثناات آن پرداخته شد و حاصل اینکه فقها به این اصل در مباحث عدم ولایت پدر در نکاح دختر باکره، عدم ولایت مادر در نکاح، عدم ولایت حاکم در ازدواج و طلاق سفیه و مجنون، همچنین در طلاق صغیر و عدم ولایت وصی در عقد نکاح صغیر و صغیره و عدم ولایت فقیه در امورغیر حسبه استناد کرده اند و استثناات این اصل شامل ولایت پیامبران و ائمه و ولایت فقیه در عصر غیبت، ولایت عدول مومنین و ولایت پدر و جد پدری بر صغار میباشد
کلید واژهها: اصل، ولایت، ولایت احد علی احد، فقه، امامیه.
پدیدآورندگان
استاد داور: داود غائبی
استاد راهنما: سید محمد حسین رئیس زاده
نویسنده: فاطمه علیزاده حتکنی
سطح: سطح3
رشته: فقه و اصول
برگزار کننده: قم
شهر: قم
مدرسه: قم - قم - مرکز آموزشهای غیرحضوری