ديار با شكوه يزد، جلوهگاه فرهنگ و تمدني اصيل با پيشينه درخشان در تمامي ادوار تاريخي بوده است. حفظ و نگهداري فرهنگ و سنن قديمي بههمراه پايبندي به ارزشها، از خصوصيات بارز و قابل تمجيد مردم اين سرزمين بوده است. وضعيت فرهنگي اين شهر در عصر پهلوي دوم كه با هجمهاي از تغييرات فرهنگي به نام مدرنيزاسيون همراه بوده، مورد سؤال است. پژوهش حاضر با هدف پاسخگويي به اين سؤالات و شبهات، به روش توصيفيتحليلي و بررسي اسناد مربوط به زمان پهلوي و ماقبل آن انجام شده است. نگارنده پس از بازشناسي معناي فرهنگ، به بررسي دو معناي پهلوي و يزد پرداخته است. سپس وضعيت فرهنگ ديني و مذهبي(اعتقادات، اماكن،علماي برجسته، اقليت هاي مذهبي وفرق انحرافي...، اجتماعي و اقتصادي(طبقات اجتماعي، هنر، مشاغل و...) و اقدامات رژيم پهلوي دوم در راستاي مدرنيزاسيون فرهنگ يزد( باستان گرايي، غرب گرايي وفرقه گرايي و...) بررسي شده است. همچنين پژوهش حاضر به عكسالعمل عمومي مردم در قبال مدرنيزاسيون پرداخته است. بازشناسي فرهنگ بومي مردم يزد در دو بعد مادي و معنوي، حفظ حداكثري فرهنگ غني و اصيل يزد در سايه روشنگري، اقدامات بهموقع در جهت مبارزه با مظاهر مخرب فرهنگ غرب به نام مدرنيزاسيون و توسعه فرهنگ توسط علماي فرهيخته و انقلابي يزد، از نتايج اين پژوهش است
- : سطح3
- : تاريخ اسلام
- : قم