قرآن کریم در آیات نورانی خود افزون بر بیان مفاهیم والای رحمانیش برای تربیت و هدایت موثرتر به معرفی مصادیق و الگوهای عینی و خارجی می پردازد تا داستان سرنوشت و زندگانی آنان برای همگان الهام بخش باشد. معرفی این مصادیق نه تنها برای همه انسانها در همه زمانها حاوی نکات ارزشمندی است، بلکه در عصر نزول قرآن و سالهای نخستین بعثت نبی مکرم اسلام (ص) نیز نوعی هدایت هدفمند را در بر داشته است. از جمله اسوههای کامل و برتری که قرآن به توصیف زندگانی آنان پرداخته است انبیای الهی هستند؛ انسانهای کامل عصر خویش که با وجود شرایط نامناسب و تهدیدهای موجود و عدم برخورداری از هرگونه قدرت اجرایی و سیاسی تنها با تکیه بر خداوند و عزت بی انتهایش توانستند اهداف خویش را پی ببرند و شرایط نامساعد و تهدیدزای پیرامون خود را به بهترین فرصتهای رشد و تحقق هدف والای خود تبدیل نمایند. از این رو در قرآن کریم بیش از دو هزار آیه درباره انبیای الهی علیهم السلام آمده است، این امر نشان میدهد که مطالعه و بررسی زندگی انبیای گذشته نه برای تمامی آدمیان در هر عصر و زمانی بلکه برای امت پیامبر خاتم (ص) در سالهای نخستین نزول قرآن بسیار راهگشا و هدایت بخش بوده است. از این رو به تعبیر قرآن کریم زندگی امتهای انبیای پیشین مثلی برای امت خاتم (ص) است. یکی از انبیای الهی که داستان زندگیش حاوی نکات آموزنده ی فراوانی است حضرت یوسف (ع) است. سرنوشت این نبی مکرم الهی در سوره یوسف مطرح شده است. این سوره در سال دهم بعثت که در مکه در عام الحزن سالی که با وفات حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه عليهما السلام همراه شد و در شرایطی که اوج فشارهای قریش بر پیامبر (ص) وارد می شد، نازل گردید. خدای سبحان برای اینکه پیامبر (ص) و دیگر مسلمانان را تسلی دهد و ایمان آنان را تقویت نماید این سوره را نازل کرد و از بهترین داستانها معرفی نمود. "نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْءَانَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ"/ (يوسف۳)؛ «ما توسط این کتاب به تو حقایق را نشان میدهیم؛ همچنین برترین قصهها را برایت تعریف میکنیم با وجود اینکه از قبل از آن مطلع نبودی.» این سوره با ظلم برادران یوسف و فراق یعقوب و یوسف (ع) آغاز شده است: "فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبْ"/ (يوسف، ۱۵)؛ «و چون او را بردند و هم سخن شدند که در قعر چاه قرارش دهند». علامه طباطبایی این سوره را تابلوی ولایت الهی معرفی کرده است. یوسف (ع) بنده مخلص در عبادت بود. همه اسباب برای اینکه او را ذلیل کنند، پایین بکشند و تحقیر و پست کنند جمع شدند، لیکن خدای سبحان در مقام مقابله با اینها عبدی که تحت ولایتش بود را عزیز کرد. "وَقَالَ المَلِك التونى به"/ (یوسف ۵۰)؛ «شاه گفت : او را نزد من آرید.» "وَكَذَلِكَ مَكَّنَا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نشَاءُ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ"/ (يوسف (۵۶) «این گونه یوسف را در آن سرزمین مکانت و قدرت دادیم که هر جای آن بخواهد اقامت نماید. رحمت خود را به هر کس که بخواهیم میرسانیم و پاداش نیکوکاران را تباه نمی کنیم...»
داستان این سوره نشان میدهد که خدای سبحان چگونه همان اسبایی را که یک نوع تهدید آتی که حضرت یوسف (ع) در مقابلش قرار گرفته بود، سبب رشد او کرد. یوسف (ع) دائماً از حالی به حال دیگر منتقل می گردید و رشد می یافت. ضرورت پرداختن به این موضوع چگونه شناسایی کردن تهدیدها و اینکه میتوان از همین تهدید آن به نحو احسن استفاده کرد و فرصتهای را که پیش رو هست را از کتاب آموزنده قرآن با توجه به تفاسیر که به این موارد پرداخته بدست آورد و زندگی عبرت آموز او را ایجاد کرد. بخصوص در جامعه امروز که دشمنان سعی دارند با بزرگ کردن این تهدیدات ما رو از الگوهای قرآنی خودمون دور کنند و هدف خنثی کردن توطئه های دشمنان با اشاره به تهدیدات زمان حضرت یوسف میباشد و مسئله آموزنده این داستان که باید تبیین گردد؛ این است که حضرت یوسف (ع) با استفاده از چه راهکارهایی موفق به تبدیل عملی تهدیدها با فرصتها برای اعتلای خویش و جامعه و اندیشههای آن شد؟ در این کتاب به این مسئله پرداخته خواهد شد.
نام کتاب: از چاه به جاه: درآمدی تحلیلی بر راهکارهای قرآنی تبدیل عملی تهدیدها به فرصت ها با تـکیه بر داستان حضرت یوسف (ع).
مولف: فاطمه غلامحسینی
ناشر: فاطر
زبان: فارسی
رده بندی دیویی:156/297
سال چاپ: 1403
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحات: 150
شابک10 رقمی:
شابک 13 رقمی: 6-79-4624-622-978